گنجینه های ایام
نفسم 15 ماه از شروع دنیایی که تو برایم رقم زدی گذشت....
دنیای زیبای مادرانه با تمام شادیها ونگرانیها وخاطره هایی که گنجینه های این ایام هستندومثل برق و باد میگذرند.
پسرم
سالهاپیش هیچ نیندیشیده بودم .
به گیرایی چشمان بی نظیر تو که می خواندم به آن سوی دنیای معصوم کودکی.
به فاه فاه خنده هایی که سیرابم می کند وتوان دوباره میدهد به جان خسته ای که گاهی میخواهد نباشد.
به بوسه های طعم دار وخیس شیرخوارگی که نفس را بند می آورد بی آنکه که دمی مجالت دهد.
به دستان کوچکی که دور گردنم حلقه می شود وپروازم می دهد به سان پروانه ای رها شده در دشت.
به بوی خوب شیر در دهانت وقتی که میبویم وشیره جانم سرازیر می شود.
به چرخیدن و تابیدن ولولیدن در هم با صدای موسیقی مورد علاقه ات.
به اولین هایی که هیچ فراموشم نخواهد شد.
به این روزهایی که میگذرد ومی دانم تکرار شدنی نیست.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی