ruyinruyin، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

قصه از کجا شروع شد

حرف اول

1390/5/27 14:07
نویسنده : مامان رویین
192 بازدید
اشتراک گذاری
سلام

رویین : امروز مامانم برام یه خونه مجازی توی نت درست کرده .مامانم توی درست کردن خونه خیلی استاده و دوست داره برام یه خونه منحصر به فرد بسازه البته حتما از بابابهرنگ هم کمک خواهد گرفت فعلا همینه که میبینید من که راضیم چون مامانم زحمتشو کشیده ایشالا خودم بزرگ میشم و باسلیقه خودم روش کار میکنم  مامان جونم مرسی که به فکر من هستی دوستت دارم 

مامان رویین: پسر عزیزم امزوز 49 روزه که به این دنیا قدم گذاشتی دیدن برق چشمات، خنده هات توی خواب حتی گاهی گریه هات اینقدر لذت بخشه که همه چیز فراموش می شه، همه روزهای سخت گذشته … هنوز باورم نمی شه تو همون شیطونی هستی که توی شکمم ول ول می خوردی، اعتراف می کنم دلم برای تکون هات تو شکمم بینهایت تنگ شده…

داری صدام می کنی مادری… مجالی برای نوشتن هم بهم ندادی…به زودی خاطره روز اول تولدت رو می ذارم کوچولوی من … دوستت دارم عزیزم..

خیلی خیلی دوستت دارم.آرزو میکنم همیشه تندرست و شاد باشی.خونه تازه ات هم مبارک باشه،سعی میکنم زود به زود بهت سر بزنم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بابای ارشیا
6 اردیبهشت 91 21:35
بابا جون مامایی لطفا از این مردو کوچک عکس بزارید بعدها همین عکسها براش خاطه میشن ها