ruyinruyin، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

قصه از کجا شروع شد

وقتی مادر شدم

1390/5/27 12:52
نویسنده : مامان رویین
3,349 بازدید
اشتراک گذاری
وقتی مادر شدم  یاد گرفتم با یک دست همه چیز را بر دارم

وقتی مادر شدم   یاد گرفتم چگونه برای موفقیت همه تلاش کنم

وقتی مادر شدم  یادگرفتم عاشقانه دوست بدارم

وقتی مادر شدم  یاد گرفتم دلیل هر چیز را بدون پرسیدن بدانم

وقتی مادر شدم   یاد گرفتم با در باز حمام کنم

وقتی مادر شدم  یاد گرفتم زود و سریع همه کارهایم را به انجام برسانم

وقتی مادر شدم  یاد گرفتم چگونه یک دستی همه کار انجام دهم

وقتی مادر شدم  یادگرفتم بهتر بغل کنم

وقتی مادر شدم  یاد گرفتم چگونه باید از  هرچه دوست دارم دفاع کنم

وقتی مادر شدم  یاد گرفتم چگونه از مادرم قدر دانی کنم

وقتی مادر شدم  یاد گرفتم چه کسانی را بیشتر دوست بدارم

وقتی مادر شدم  یاد گرفتم هر تپش قلب چه معنی دارد

وقتی مادر شدم  یاد گرفتم چه طور با صبر حوصله به حرفهای نامفهوم گوش کنم

وقتی مادر شدم  یاد گرفتم فداکاری کنم

وقتی مادر شدم  معنی دلشوره را فهمیدم اضطراب از نبودن یا مریضی تو  یا نداشتن آنچه می خواهی برایم معنی پیدا کرد

از وقتی مادر شدم  مادرم را بیشتر دوست دارم

وقتی مادر شدم  تازه معنی نگرانیها و اضطراب های همه مادران را فهمیدم

آنها که پشت درهای بسته کنکور دعا می خوانند آنها که برای بهبود پاره تنشان راه می جویند آنها که مسافرشان فرزندشان است آنها که پسرشان با نام سرباز راهیست آنها که فرزندشان در خوابگاه دانشجویی شب را به صبح می رساند آنها که پسرشان را با عروسشان قسمت نمی کنند آنها که عروسشان مثل دخترشان است آنها که در آشپزخانه ها عرق می ریزند

آنها که . . .

روز مادر مبارک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)